برای خوشبخت بودن فرش قرمز لازم نیست
دفتری پر از ورق،نمره بیست یا اسکناس هزاری لازم نیست
لباسی پر از طلا لازم نیست
به خدا واقعا اینا لازم نیست
نیازی به فریاد حوادث نیست
موسیقی باران برای دلخوشی کافیست
سلامی به پدر،نگاهی به خواهر کافیست
برای خوشبخت بودن آغوش گرم یک مادر کافیست
.
.
.
سواری روی موج خیال،نشستن کنار یادگاری ها،رفتن میان خاطره ها
کافیست
نظرات شما عزیزان:

تمام شوقم این بود
رودها را یکی پس از دیگری کنار بگذارم
و به دریا برسم
به تو
به عمق یک آبی بیکران
به دنبال آرامش
امــا
برایم شدی همان طوفان ناخواسته
همان طوفانی که نه راه پس میگذارد
و نه را پیش
در تو غرق شدم
و خیره به نوری که در طی فرو رفتنم
به اعماق بی کسی از من دورتر و دورتر میشد...
حال
بگذار موج، این جسم بی جان
را به ساحل ببرد...
چـرا
نامهربانی می کنی؟!
(مهرداد حبیبی)
پاسخ:چه شعر قشنگی !!!!!!!!!!! . ممنون